فقر عاطفی
تا به حال کلمه فقر را برای مسائل اقتصادی و فرهنگی بسیار شنیدهایم فقر عاطفی تنها در تحلیلها و بحثهای روانشناسان و مددکاران اجتماعی مطرح میشود و به عنوان یکی از پایههای مهم در بروز اختلالات روانی اجتماعی و خانوادگی در افراد و زمینهای برای بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی میباشد.
یکی از عوامل ایجاد کننده فقر عاطفی عبور جوامع از سنتی به صنعتی است چرا که جامعه صنعتی در مسیر رشد اقتصادی خود بسیاری از وظایف را از نهاد خانواده میگیرد و به موسسات خارج از خانواده محول میکند و نتیجه این میشود که امروز فقر عاطفی کلیه مردم را احاطه کند به طوری که به شکلهای مختلفی تحت عنوان هیپی گرایی پرخاشگر اعتیاد به مواد مخدر افسردگی خانواده محروم از پدر و مادر خودکشی تجلی کرده است. آنچه تحت عنوان فقر عاطفی مطرح از الزاماً این نیست که فرد به اندازه لازم مهربانی ندیده یا دست نوازش به سر او کشیده نشده است بلکه موضوع فراتر از اینها است یعنی در حقیقت عکس العملهایی خشم، خنده، گریه، عشق، نفرت، محبت، ترس و... که انتظار میرود هر انسان سالم به نسبت چهارچوبهای فرهنگی جامعه و در شرایط مناسب رفتاری متعادل از خود نشان دهد یعنی در موقعیت مناسب خنده کند و در موقعیت مناسب بگرید به بیان ساده تر اینکه هر انسانی میبایست حداقل در چهار بعد رشد نماید: ١_رشد جسمی ۲_رشد ذهنی ۳_رشد فرهنگی ۴_رشد
بنابراین فقر عاطفی اینکه آدمی فاقد متوسط رشد در هر کدام از ابعاد چهارگانه مذکور باشد.
فقر عاطفی در کودکان و نوجوانان یکباره و بدون مقدمه به وجود نمی آید بلکه در ابتدا حرکت خودش و در مرحله جنینی از خود علائم را نشان میدهد ،این علائم در رفتار ،حالت،گفتار و احساسات کودکان و نوجوانان ظاهر میشوند فبدون شک نمیتوان سهم تغییرات سریع تکنولوژی و تاثیر آن بر روابط اجتماعی انسانها و تغییراتی که در ساخت و کارکردهای اجتماعی و تربیتی خانواده دارد را در فراهم سازی بستر فقر عاطفی جوامع نادیده انگاشت و تحقیقات خود حاکی از ان است که درمورد کودکان ،نوجوانان و جوانان مهم ترین منبع برای رفع نیازهای عاطفی خانواده می باشد .
وضایف و کارکردهای خانواده عبارتند از :
1)کانون مهر و الفت
2)تنظیم روابط جنسی و جواب نیازهای جنسی زن و مرد
3)تولید مثل
4)پرورش شخصیت کودکان خانواده
5)انتقال مواریث مذهبی و فرهنگی به نسل بعدی
6)جامعه پذیری با اجتماعی کردن کودکان خانواده
7)ایجاد احساس امنیت برای همه اعضای خانواده و حمایت از آنها
8)کارکرد عاطفی یعنی توسعه رفتارهای عاطفی فرد و فرزندان خانواده
9)تعیین پایگاه اجتماعی (جواب به نیاز عضویتهای اعضای خانواده )
10)کسب احترام برای اعضای خودی
11)کارکرد اقتصاد ،توسعه ،مصرف و پس انداز
بدیعی است اگر هر کدام از کارکردهای خانواده خللی ایجاد شود خود موجب بروز نوعی رفتار در خانواده میگردد ممکن است کل خانواده یا برخی از اعضای ان را به سمت اسیبهای اجتماعی بکشاند و فرزندان را دچار فقر عاطفی نماید .
علت شناسی در رفتارهای عاطفی
اگر بخواهیم یک علت عام را برای اکثر رفتار های غیر طبیعی بخصوص در دوران نوجوانی و جوانی ارائه کنیم میتوانیم به وجود احساس نا امنی دوران کودکی فرد اشاره کنیم . رفتارهای نابهنجار عاطفی و عوارض ناشی از ان را میتوان نتیجه عوامل زیر دانست :
1)نظام گسیختگی خانواده در دوران کودکی (طلاق ،مرگ مادر و ....)
2) وجود اختلال در روابط همزیستی و فرزندان
3) نارسایی در ساخت و روابط درونی و بیرونی خانواده و مهم جلوه دادن ان نزد کودک
4)احساس نا امنی و ترس در دوران کودکی و نوجوانی نسبت به اینده
5) وجود اختلافات خانوادگی بخصوص دعواهای همراه با کتک کاری والدین در حضور کودکان
6)وسواس والدین بخصوص مادر و توقع بیش از موعد از کودک در مورد نظافت شخصی کودک
7) تنها ماندن طفل به مدت طولانی در شرایطی که امکان بوجود امدن ترسهای مختلف برای طفل مطرح است .
8) تبعیض قائل شدن بین کودک چه از نظر سنی ،درسی ،هوشی،زیبایی
9)اعمال جنسی والدین در حضور کودکان حتی در دوران خردسالی کودکان
10)تحقیر کودک و نوجوان بخصوص در دوران مدرسه برای کسب نمره پایین
11)تحقیر کودک در شرایطی که کودک نوعی معلولیت دارد
12)عدم ابراز محبت توسط والدین به کودک (منطقی بودن بیش از حد والدین کودک )
13)تغییرات سریع و مداوم در محل اسکان (خانه ،مدرسه ،محل ) بدون ایجاد امادگی قبلی در کودک و نهایتا از دست دادن دوستان در محله و مدرسه و جدایی بدون خداحافظی
14)مشکلات شدید اقتصادی خانواده
15)مسایل مربوط به محیط مدرسه و عدم هماهنگی بین خانه و مدرسه
16)نبودن حداقل امکانات مناسب فعالیت های ورزشی،هنری جهت کودک و نوجوان