خودآگاهی ضعیف
فقدان ناشی از شکست عشقی ما را به هسته ی خودمان بر می گرداند. در این زمان است که فرد احساس می کند، درک درستی از خودش نداشته و در مورد خودش، گذاشته اش و تجربیاتش ، اشتباه فکر می کرده است. افرادی که خودآگاهی کمی از خود دارند، در وارد شدن به یک ارتباط دچار اشتباه های فراوانی می شوند، زیرا شناخت درستی از خود ندارند تا بتوانند فرد مناسب و متناسب با خود را بیابند، فقط زمانی به این نتیجه می رسند که دیگر درگیر ععشق شده اند و در آن هنگام تصمیم برای جدایی سخت می شود، اما گویا چاره ی دیگری وجود ندارد.
تجربیات ناکام دوران کودکی
هر فردی در دوران کودکی، دو خواسته ی اصلی دارد، اول این که عشق پدر و مادر را دریافت کند، و دوم پدر و مادرش به یکدیگر عشق بورزند. بسیاری از ما در کودکی خود نتوانسته ایم به این دو خواسته ی اصلی خود برسیم و در این باره ناکام شده ایم. بنابراین همیشه این دو خواسته دربزرگسالی هم ما را همراهی می کند و مثل این است که کار ناتمامی داریم که باید انجام شود . به ویژه در انتخاب های عشقی خود سعی میکنیم به این دو خواسته ی اصلی پاسخ دهیم و ناکامی خود را از بین ببریم. بنابراین در بزرگسالای به طور نا خود آگاه ابتدا خود را در شرایط کودکی و شرایط خانه ی دوران کودکی با همان موضوع اصلی ( پدر ، مادر) قرار می دهیم و سپس تلاش می کنیم ناکامی های دوره ی کودکی را در این زمان جبران کنیم.مثلا اگر ارتباط با پدر به هم ریخته بوده است و تصویر پدر برای ما مخدوش است، احتمالا وارد ارتباط مجدد با او می شویم تا این رابطه ی اصلی را اصلاح و بازسازی کنیم. وارد رابطه با فردی شبیه به پدر می شویم تا هم بااو صحبت و هم از او محبت دریافت کنیم. ممکن است اینها چیزهایی باشد که در کودکی ناتوان از انجامش بوده ایم یا در انجام آن ناکام شده ایم، و حالا تلاش می کنیم به ما برای به اتمام رساندن این دو هدف ناخودآگاه و ناتمام کمک کند، اما غافل از آنکه همان ناکامی را دوباره تجربه می کنیم.
نداشتن مهارت ارتباطی
ارتباط سالم لازمه ی زندگی طبیعی هر فرد است و در روابط عاشقانه نوع و سبک برقراری ارتباط دو نفر در چگونگی پیش رفتن رابطه بسیار مهم و تاثیر گذار است. اگر چه برقراری ارتباط صحیح و سالم دارای اصول و قواعدی است و نیازمند کسب مهارت در این زمینه است ، متاسفانه بسیاری از افراد از داشتن چنین مهارتی محروم هستند یا در آن نقص دارند. گاهی اوقات گرچه این افراد به نقص خود پی می برند، در رفع آن هیچ کوششی به خرج نمی دهند . سبک ارتباطی غلط در ارتباط باعث دوری افراد از هم می شود و در نتیجه ممکن است به ختم رابطه بینجامد، رابطه ای که حتی شاید وابستگی و دلبستگی در آن به وجود آمده باشد اما حداقل یکی از طرفین تصمیم می گیرد این عشق را به خاطر سبک رابطه ی فرسوده کننده، تمام کند.
حل مسئله و تصمیم گیری ضعیف
در راه عشق فراز و نشیب های بسیاری وجود دارد و عاشقان این راه هر یک سعی در رفع آنها دارند، گاهی نیز پیش می آید یکی از طرفین یا هردو به مانع بزرگی برخورد می کنند که شاید حداقل در آن زمان توانایی برداشتن این مانع را نداشته باشند و گاهی نیز به علت عدم حل مشکل صحیح ، نه تنها مشکل را حل نمی کنند بلکه به پیچیده تر شدن موضوع دامن می زنند. این ناتوانی و نقص در حل مسئله شاید باعث دوری این دو فرد شود و در نتیجه ناکامی در عشق به وقوع می پیوندد. این افراد ، گاهی، بعد از گذشت زمان در می یابند می توانستند در گذشته با راهکاری سالم تر به حل مشکل بپردازند اما برای رسیدن به این نتیجه دیگر دیر شده است.
مدیریت ضعف هیجانات
روابط عاشقانه سرشار از هیجانات گوناگون است اما برخی از افراد چون نمی توانند از این هیجانات آگاهی یابند و آنها را مدیریت کنند ، رفتارهایی انجام می دهند که به ارتباط آنان صدمه وارد می کند. گاهی نیز تحت تاثیر این هیجانات شدید، تصمیم های ناگهانی و نادرست می گیرند که دوری و شکست در عشق را در پی خواهد داشت. عدم ثبات هیجانی شاید یکی از مهم ترین دلایل اثرات و پیامدهای منفی بعد از ناکامی در عشق نیز باشد.
داشتن پیش نویس های مخرب
پیش نویس همان داستان زندگی هر فرد است که برای خود نوشته و همیشه بر اساس آن تصمیم گیری، عمل و رفتار می کند. گاهی این پیش نویس ها هم در انتخاب اولیه جهت ورود به روابط عاشقانه و هم در نحوه ی ادامه و پایان عشق، اثرات منفی می گذارد، چراکه از ابتدا نا پخته بوده اند. مثلا باور اولیه و از پیش تعیین شده به این موضوع که (( من فرد دوست داشتنی نیستم و نمی توانم در عشق خود موفق شوم.)) پی بردن به این تصمیم گیری های اولیه ای که فرد برای زندگی خود در زمانی که کم سن تر و ناپخته تر بوده است، اتخاذ کرده، عامل اصلی موثر برنوع و شدت دردی است که پس از پایان یک رابطه احساس می شود.
ناآشنایی با مهارت های پیش از ازدواج
عشق که اغلب به ازدواج ختم می شود نیازمند شناخت و کسب مهارت در این زمینه است. بسیاری از جوانانی که می خواهند وارد روابط عاشقانه شوند، بدون اطلاع و آگاهی از نیازهای این ارتباط، آن را آغاز می کنند، غافل از اینکه باید ابتدا مهارت های آن را بیاموزند. مهارت پیش از ازدواج به افراد کمک می کند با فرآیند آشنایی ف انواع عشق، ملاک های انتخاب و قوانین ادامه ی ارتباط آشنا شوند. حال قبل پیش بینی است وارد شدن به یک ارتباط بدون ابزارهای فوق، چقدر می تواند سخت باشد و مسیر این راه را غیر قابل پیش بینی کند. چه بسا آشنایی بااین مهارت به فرددر انتخاب درست و جلوگیری از ضربه ی عشق کمک کند.
تحت تاثیر قرار گرفتن زیاد از دیگران
گاهی یک ارتباط عاشقانه فقط به علت عدم تایید دیگران و مخالفت آنهاست و در این بین فرد عاشق بسیار به دنبال نظر دیگران خواهد بود. متاسفانه این افراد متوجه نیستند وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می دهند، در واقع خود را تبدیل به عروسکی می کنند که نخ هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران کنند. ما یک بار بیشتر به دنیا نمی آییم و فرصت کمی هم در اختیار داریم، در این فرصت کوتاه قرار نیست طبق گفته ی دیگران زندگی کنیم، چرا که در این صورت مسلما زندگی خود را باخته ایم. آدم هایی که از کمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف های دیگران به دنبال تایید هستند و منتظرند ببینند دیگران چه چیزی می گویند تا عمل کنند. اگر بتوانید خودتان تایید را به خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. البته مشورت با افراد با صلاحیت در هر نوع رابطه ای کمک کننده است، اما قرار نیست بازیچه ی دیگران شویم.
مبتلا بودن به اختلالات شخصیتی
افرادی که به نوعی دارای اختلالات روان شناختی شدیدی مانند اختلال شخصیت خودشیفته هستند، بیشتر در عشق ناکام می شوند و همچنین این ناکامی اثرات منفی زیادی برروی آنها به جای می گذارد. در واقع فرد خودشیفته، در یک ارتباط به علت رفتارهای ناسازگارانه و افراطی مستعد طرد در رابطه و در نتیجه ناکامی خواهد بود. نشانه های این اختلال از جمله اهمیت به خود، خود بزرگ بینی و احساس بی نظیر بودن است. برای فرد خودشیفته تحمل شکست در عشق دیوانه کننده است، زیرا تصویر تمام و کمالی که از خود دارد فرو می ریزد.
مطمئنا دلایل زیاد دیگری وجود دارد که ، در سطح فردی می تواند در ناکامی عشق موثر باشد، دلایل بیان شده نیز هریک به نوبه ی خود در شکست عشقی موثر هستند، گاهی نیز مجموعه ای از عوامل در ناکامی عشق تاثیر دارند.