نحوه اداره بحران یا گذرگاه میانسالی
همچنان که ملاحظه شد،بحران میانسالی نقطه ایی برای شروع مجدد است بازنگری ارزش ها ،اهداف و باورها و در صورت لزوم تغییر و اصلاح انها است؛در جریان بودن است و نه رسیدن به جایی؛چالشی است برای شدن.خلاقیت وآفرینندگی و رسیدن به معنا.برای رسیدن به این نقطه توجه به نکات زیر میتواند تا حدودی کمک کننده باشد:
-پیری و مرگ را بعنوان واقعیتی،نه به معنی پایان چیزی بلکه به عنوان یک دگردیسی بپذیرید.در این رابطه حضرت علی (ع) بیان بسیار زیبایی دارد:بکوشید برای دنیای خود انگار تا ابد زنده خواهید ماند و بیاندیشید برای آخرت خود انگار که فردا فرا خواهد رسید.
-بسلامتی خود اهمیت دهید( روزی نیم ساعت ورزش،تغذیه و خواب مناسب ،معاینات دوره ایی پزشکی،کنترل وزن و ...)
-خوب خود باشید.ما بایستی سعی کنیم که بهترین خود باشیم و دست از رقابت و مقایسه با دیگران برداریم.فقط و فقط با خود مسابقه دهیم و هر لحظه مان از لحظه گذشته برتر باشد( مومن نیست آنکس که امروزش برتر از دیروزش نباشد.حضرت علی(ع) پیشرفت و برتری و بهتر بودن این نیست که حتی کار خارق العاده ای انجام دهیم و یا قله ای را فتح کنیم.همینکه یک نقطه به معلوماتمان اضافه شده باشد و یا یک لبخند بر لبان کودک یا دوستی یا انسانی بنشانیم خو یک پشرفت است.
-واقعیت گرا باشید و خرافات را از خود دور کنید و مسولیت زندگی خود را در دست بگیرید وبه امید شانس زندگی نکنید(به عنوان دلخوشی و سرگرمی هم جای سوال است تا چه برسد به باور آنها)خداوند فقط به واسطه عقل است که انسان را به سعادت میرساند.این مساله در مورد استخاره هم صدق میکند.استخاره مربوط به زمانی است که با تمام بررسی ها،شواهد،قرائن،عقل،منطق و مشورت شما در تصمیم گیری به50-50رسیده اید(در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست).اساسا فلسفه هستی این است که ما به کمک اشتباهاتمان به سوی کمال حرکت کنیم(و خداوند بخشنده و مهربان استحتی در مورد گناهان که به عمد هستند تا چه برسد به اشتباه).
دشمن افسردگی است، امید می بخشد، سیستم فیزیولوژیک بدن را متعادل می کند و در کل باعث افزایش طول عمر می شود.
اگر می توانید با یک ساز آشنا شوید و حداقل هفته ای یکی دو بار آن را بنوازید، این نوع فعالیت باعث به تاخیر انداختن آلزایمر و زوال عقلی می شود، احساس خلاقیت و توانمندی و خرسندی می بخشد.
اگر خود رادوست نداشته باشید بعید است که بتوانید دیگری را دوست داشته باشید.
عشق داشتن نیست، ساختن است. بی جهت با رویای پیدا کردن نیمه گم شده خود زندگی اشتراکی تان را خراب نکنید، اگر آن کشش و جذبه اولیه را نسبت به هم داشته اید ولی به مرور زمان کم رنگ شده است شما می توانید با آگاهی و تدبیر و بر پایه صداقت و محبت آن رابطه عاشقانه واقعی را با همسرتان به وجود آورید.
به کاری که احساس رضایت و خرسندی می کنید بپردازید. مهم مشغول شدن به فعالیتی است که در آن احساس خلاقیت و آفرینندگی و شایستگی کنید. این کار می تواند از یک فعالیت فرهنگی یا هنری گرفته تا فعالیت در امور خیریه و حتی پرورش گل و گیاه و ثبت نام در دانشگاه باشد.
برای زندگی فکر کنید ولی غصه نخورید، ما قرار نیست به جایی برسیم، قرار است در جریان و حرکت خوب خود باشیم. خوشحالی و خوشبختی در تجملات شهرت مقام درجه و.... نیست، بلکه احساس رضایت از خود و به فعل رساندن توانمندی هایمان هست، در دوست داشتن و محبت به دیگران است، در کمک به هم نوع است، در از بین بردن حس کینه و نفرت است، در پذیرش هر آنچه را که نمی توانیم تغییر بدهیم است، آزادگی و عدالتخواهی است. در گذشت و بخشش در عین توانمندی و قدرت است ، در حفظ حرمت خود و دیگران است.
نکته: مایکل جکسون و الویس پریسلی در اوج شهرت، مقام، محبوبیت و ثروت خود را بدبخترین موجودات روی زمین می دانستند و به مواد مخدر پناه می بردند.
حرمت و عزت نفس و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
تفریح، سرگرمی و خوش گذرانی را فراموش نکنید. حداقل روزی چند دقیقه بخندید و با تمام وجود و با شادی برقصید. شادی و فعالیت فیزیکی مفرح استرس را کم میکند، حافظه را تقویت می کند، سیستم ایمنی را تقویت می کند.