اضطراب چیست؟
زندگی بدون ترس و اضطراب تقریبا غیر ممکن است. اضطراب همه جا متدوال شده است.مامعمولا مضطرب می شویم، گرچه هریک از ما از رویدادها، موقعیت ها و روابط متفاوتی مضطرب می شویم. چیزهای زیادی هستند که ما را مضطرب یا هراسناک می کنند، از کارهای روزمره مانند رد شدن از خیابان یا برخورد با افراد جدید گرفته تا تصمیمات مهمی مانند انتخاب مدرسه فرزندمان یا مراجعه به پزشک به دلیل احساس دردی که داریم. اضطراب همه افراد را گاهی مبتلا می کند.
ترس و اضطراب
تفاوت ظریفی بین ترس و اضطراب وجود دارد. ترس احساسی است که وقتی چیزی ترسناک را می بینید یاتجربه می کنید به شما دست می دهد. اضطراب را می توان به عنوان نوعی ترس در نظر گرفت که وقتی راجع به چیزی فکر می کنید یا نگرانش هستید نه اینکه واقعا آنرا تجربه می کنید به شما دست می دهد.اگر هنگامی که در وسط جاده هستم ماشینی با سرعت به سمت من بیاید برای جانم می ترسم اما اگر در خانه نشسته باشم، فکر کنم و نگران امنیت خودم در وسط جاده باشم، می توان گفت در این مورد اضطراب دارم. ترس و اضطراب حالت های مشابهی را در بدن به وجود می آورد.
ترس یکی از مکانیسم های مهم دفاعی است که همیشه با ما است. افرادی که ترس را احساس نممی کنند می توانند برای خودشان خطرناک باشند و با آنها بودن هم خطرناک است.
بعضی از دانشمندان باور دارند که ترس پایه ایی غیر ارادی دارد. ما برای ترسیدن از بعضی اشیاء برنامه ریزی شده ایم. ای ترس های اصلی شامل ترس از حیوانات خاصی مانند مارها و عنکبوت ها هستند. در سیر تکاملی ما ، افرادی که پاسخ های ترس دپخته تری به این حیوانات نشان می دادند بیشتر احتمال داشت که زنده بمانند و بیشتر احتمال داشت که بچه دار شوند و ژن هایشان را به نسل های بعدی انتقال دهند. این تکامل تدریجی میلیون ها سال طول کشیده است و بعضی از ترس های امروزی ما ممکن است با مکانیسم بقای ما در سال های دور ارتباط داشته باد.
ترس هم جنبه جسمانی دارد هم جنبه روانی. موقعیت هایی که محرک ترس هستند باعث ترشح هورمون ها و مواد شیمیایی می شوند که عملکردهای بدن را تغییر می دهند . این پاسخ ها برای زمان های گذشته مناسب بودند وقتی که زندگی اینقدر پیچیده نبود و چالش های ما مشخص تر بودند. هورمون ها و موادشیمیایی در بدن ما تغییراتی ایجاد می کردند که باعث می شد ما گوش بزنگ باشیم و خودمان را برای مبارزه و یا فرار آماده کنیم.
می توانید اضطراب را ترسی فرض کنید که خیلی طولانی تر یا خیلی شدیدتر از تهدید است. در نتیجه، باعث مشکلاتی در زندگی روزمره ما می شود.
موقعیت های تهدیدآمیز یا چالش انگیز موجب اضطراب و گاهی ترس می شوند.این واکنش طبیعی است که برای ادامه حیات ضروری است.
اما اگر ترس یا اضطراب، شدید، مداوم یا متناسب با تهدید باشد، یا اگر به زندگی و کارشما صدمه بزند، احتمالا شما دچا اختلال اضطرابی شده اید.
اختلالات اضطرابی، اغلب بدون دارو درمان می شوند.
نکات کلیدی
تقریبا غیر ممکن است که بدون ترس یا اضطراب زندگی کنیم.
اضطراب را می توان ترسی در نظر گرفت که وقتی راجع به چیزی فکر می کنید یا نگران آن هستید تجربه می کنید بجای اینکه واقعا آن را تجربه کنید.
<چه چیزی باعث ترس و اضطراب می شود؟
ترس و اضطراب اغلب محصول استرس یا فشار روانی هستند. ترس و اضطراب حالاتی هستند که وقتی نگرانیم یا احساس می کنیم تهدید شده ایم تجربه می کنیم. با این حال، همیشه هم دقیقا نمی دانیم چه چیزی ما را تهدید می کند.
همه ما کما بیش ترس هایی داریم. بعضی از آنها را یاد می گیریم، اما بقیه بنظر درونی ( فطری) هستند. در آغاز نوزادان خوشحال می شوند که دیگران در آغوششان بگیرند، اما بعد از چندماه از غریبه ها می ترسند و اغلب وقتی فردی ناآشنا بغلشان می کند گریه می کنند. می دانیم که چرا این کار به نفع آنها است. در گذشته زایمان خیلی خطرناک بود و مادران اغلب جانشان را از دست می دادند. کودکی که دوست نداشت بلافاصله بعد از تولدکسی او را در آغوش بگیرد اگر مادرش بیمار می شد یا او را از دست می داد برایش سخت بود که توجه کسی را جلب کند تا از او مراقبت کند. با این حال ، بعد از چندماهی که به خوبی از او مراقبت می شد، برایش خیلی مهم بود که نزد فرد آشنا و قابل اعتمادی که از او مراقبت می کرد بماند. غریبه ها تهدیدی برای وجود او به حساب می آمدند و به همین دلیل وقتی غریبه ای به او نزدیک می شد گریه می کرد.
باقی ترس ها هم بنظر ژنتیکی می آیند ، مانند ترس ما از حیواناتی که با سرعت به اطراف می دوند، ترس از مارها یا ترس از ارتفاع. همه ما می توانیم توضیحاتی احتمالی برای این ترس ها پیدا کنیم، برای مثال شاید آنها می توانند میکروب هایی را به ما انتقال دهند که باعث مرگ ما شود، می توانند ما را گاز بگیرند ، یا ممکن است از بلندی سقوط کنیم و صدمه ببینیم.
با این حال، بعضی واقعیت ها ابل توضیح نیستند. به ندرت افراد از ماشین می ترسند – در حالیکه در انگلستان بالاترین آمار حوادث به ماشین ها مربوط می شود، و بسیاری از مردم از پرواز با هواپیما می ترسند، در حالی که هواپیما واقعا امن است.
نقش باورها در شکل گیری و ایجاد مشکلات هیجانی
10 مهر 1398 نوشته شده توسط مرکز روانشناسی و مشاوره آرامبعضی افراد در بیشتر زمان ها دچار مشکلات هیجانی نظیر اضطراب، افسردگی، ترس و خشم هستند و این مشکلات به شکل های مختلف در طول زندگی همواره برایشان تکرار می شود. اگرچه در بعضی مواقع نیز ظاهرا در صدد رفع آن هستند ولی گویی این هیجانات بخشی از سبک زندگی آنها شده است.
برای درک اینکه چگونه، فرد مدت زیادی مشکلات عاطفی و هیجانی اش را حفظ می کند، نخست باید فلسفه شکل گیری ناراحتی هیجانی را درک کنیم.این فلسفه شامل چهار باور غیر منطقی است:
1.باورهای ضرورت
زمانی که فرد باورهای ضرورت را شکل می دهد، ابتدا اولویت هایش را بر می گزیند و سپس آنها را به ضرورت های قطعی تبدیل می کند.
ضرورت های فرد عبارتند از:
ازدواج با افراد دارای اختلال شخصیت پارانوئید( محبوب شکاک)
04 مهر 1398 نوشته شده توسط مرکز روانشناسی و مشاوره آرامازدواج با افراد دارای اختلال شخصیت پارانوئید( محبوب شکاک):
علائم شخصیت پارانوئید:
1-او گمان میکند که شما به او صدمه میزنید،از او سواستفاده میکنید یا او را تا حدی فریب میدهید.
2-به نظر میرسد به طور دائم به این فکر میکند که آیا شما به او وفادار هستید ؟
3-او در اینکه به شما اعتماد کند تردید دارد و از این میترسد که مبادا شما از اطلاعاتی که درباره او دارید ، علیه او استفاده کنید.
4-او حرف های شما را حتی اگر در تحسین وتمجیدش باشد به گونه ای منفی، تهدیدکننده وتحقیر کننده تعبیر وتفسیر میکند.
5-هنگامی که او احساس میکند از سوی فردی مورد تحقیر، توهین یا بی اعتنایی واقع شده است ( که غالبا چنین احساسی دارد)، به احتمال زیاد کینه فرد را برای همیشه به دل میگیرد.
6-او به اسانی احساس میکند که مورد حمله واقع شده است وبه سرعت با خشم و پرخاشگری به مقابله برمی خیزد.
7-به نظر میرسد او همواره نسبت به وفاداری شما مشکوک است وهمواره احتمال میدهد که شما به او خیانت میکنید و در این رابطه از شما بازجویی میکند.
محبوب شکاک:
همه ما اذعان داریم که در این زمانه محتاط بودن وحالت دفاعی داشتن تا حدی معقولانه محسوب میشود.چرا که ادمهای ساده لوح وخوش بین همواره در معرض آزار وسواستفاده قراردارند.همه انسانها برای انکه زندگی خوبی داشته باشند لازم است که بتوانند در مواقع ضروری ازخود در مقابل خطرهای زندگی از جمله روابط ازاردهنده دفاع کنند.هنگامیکه فرد محبوب ما به طور مداوم به ما شک داردوبه ما اعتماد نمیکند در اینصورت ما با فردی دارای اختلال شخصیت پارانویا وارد ارتباط شده ایم.این فرد عقیده دارد که واقعا نمیتوان به دیگران اعتماد کرد وهمه افراد موذی و مغرض هستند ونسبت به او سو نیت دارند .برای یک فرد پارانویا شوخی های سالم وعادی دیگران با او،حتی هنگامیکه از سوی دیگران مورد تحسین واقع میشود به مثابه تمسخر،تحقیر و تهدید تلقی میشود.انها از نظر اطرافیان خود افرادی خشک،رسمی، بی احساس وفاقد حس شوخ طبعی هستند.فقدان اعتماد انها به دیگران سبب میشود که در مقابل هرگونه تاثیرپذیری از سوی دیگران از خود مقاومت نشان دهند.هیچکس حتی همسر انها برایشان به قدر کافی قابل اعتماد نیست .این افراد به عنوان افرادی کینه ای شهرت دارند.این افراد ازردگی خود از دیگری را به مرور زمان شدت بیشتری می بخشند.انچه همسر این افراد را ازار میدهد این است که این افراد همواره خود را محق وغیر قابل سرزنش میداند وبه جای انکه نقش خود را در مشکلات به وجود امده به رسمیت بشناسد دیگران را عامل مشکلات خود تلقی کرده وبه سرزنش انها میپردازد.این افراد دارای افکاری دوقطبی هستند.انها دنیا را یا سفید یا سیاه میبینند.به مرور زمان این افراد غیر قابل تحمل شده واز سوی دیگزان طرد میشود و همین سبب میشود که او بیشتر نسبت به دشمنی دیگران به خودش اطمینان یابد وبدین ترتیب او وارد یک حلقه معیوب میشود.در حقیقت ایجاد رابطه عاطفی با فرد پارانوئید تقریبا غیر ممکن است.
شخصیت هیستریونیک
ویژگی های شخصیت هیستریونیک
- · در موقعیت هایی که در مرکز توجه قرار ندارد، راحت نیست.
- · غالبا از نظر جنسی برای دیگران اغوا کننده و تحریک کننده است.
- · تمایل به رفتارهای سطحی دارد که به سرعت نیز تغییر می یابند.
- · از ظاهر خود برای جلب توجه دیگران استفاده می کند.
- · صحبت او احساس بر انگیز و فاقد جزئیات بسیار است.
- · رفتارهای او غالبا نمایشی و اغراق آمیز است.
- · بسیار تلقین پذیر است.
- · او روابطش را بیش از آنچه که هست صمیمانه و پرشور ارزیابی می کند.
آیا این ویژگی ها شما را به یاد محبوب کنونی خود یا محبوبی که قبلا داشته اید نمی اندازد؟ هنگامی که شما با چنین فردی هستید، هیچ احساس کرده اید ، که اظهار نظرها، افکار و رفتارهای او از عمق و مفهوم چندانی برخوردار نیست؟ آیا محبوب شما غالبا احساس نیاز می کند که در مرکز توجه جمع قرار گیرد؟ زندگی با فرد نمایشی ، سرگرم کننده اما خسته کننده، هیجان انگیز اما سطحی است.
<اختلال شخصیت وابسته
دلبستگی بهدیگران ویژگی است که بهطور طبیعی در همه افراد اتفاق میافتد و فردیکه توان دلبستگی بهدیگران را ندارد، از آسیبهای جدی رنج میبرد که میتوان آن را در کودکی او جستجو کرد. اما اختلال شخصیت وابسته داستان دیگری دارد.
دلبستگی هم مانند هر ویژگی انسانی دیگری در صورتیکه از حد معمول خود خارج شود، نشان از آسیب در فرد دارد. در اینصورت، دیگر نام دلبستگی را نمیتوان بر آن نهاد و به آن کلمهی وابستگی اطلاق میشود و در صورتیکه این ویژگی عام و فراگیر باشد، به آن اختلال شخصیت وابسته میگوییم.
طبق تعریف منابع علمی روانشناختی، فردی که دارای اختلال شخصیت وابسته است نیاز فراگیر و مفرط به حمایت شدن دارد که این نیاز در او منجر به سلطهپذیری، وابستگی و ترسهای جدایی و از دست دادن میشود. ویژگیهای فرد دارای اختلال شخصیت وابسته را میتوان اینگونه برشمرد:
۱.بدون راهنمایی و اطمینان بخشی مفرط دیگران در تصمیمگیریهای روزمره دچار مشکل میشود.
۲. نیاز دارد که دیگران مسئولیت بیشتر زمینههای مهم زندگی او را بپذیرند.
۳. در ابراز مخالفت با دیگران بهعلت ترس از قطع حمایت یا تایید آنان دچار مشکل است.
۴. در شروع کردن و انجام کارها به تنهایی بهعلت فقدان اعتماد به نفس به تواناییهای خود مشکل دارد.
۵. برای کسب محبت و حمایت دیگران داوطلب انجام کارهایی میشود که برای او ناخوشایند است.
۶. از آنجایی که باور دارد نمیتواند به تنهایی از خود مراقبت کند، در تنهایی دچار ترس میشود.
۷. زمانی که رابطه عاطفی او قطع میشود، بهسرعت و مصرانه بهدنبال ایجاد رابطه دیگری به عنوان منبع حمایت و مراقبت است.
۸. دائماً فکرش درگیر ترس از از دست دادن رابطه و ترک شدن و در نتیجه تنها ماندن است. او میترسد که مبادا زمانی فرا برسد که کسی مراقب او نباشد، زیرا او به تواناییهای خودش نیز برای مراقبت از خود باور ندارد.
<استرس چیست؟
استرس (( فشار و فرسایش)) بدن به هنگامی است که با محیط پیوسته در حال تغییر سازگار می شویم: چنین تغییراتی اثرات جسمی و هیجانی بر ما می گذارد و می تواند احساسات مثبت یا منفی ایجاد کند. در صورت مثبت بودن اثرات استرس ما را ناگزیر به عمل می کند، هوشیاری تازه و چشم انداز مهیج جدیدی برای ما به ارمغان می آورد . آثار منفی استرس احساس بی اعتمادی، طرد، خشم و افسردگی می آفریند که این احساسات به نوبه خون به مشکلاتی مانند سرد، ناراحتی معده، جوش . خارش پوست، بی خوابی، زخم معده، فشار خون بالا، بیماری قلبی و سکته مغزی می انجامد. مرگ یک عزیز ، تولد یک کودک، ارتقای شغلی یا ایجاد یک رابطه جدید استرس به دنبال می آورد: چون این تغییرات ما را مجبور به سازگاری مجدد با زندگی خود می کند. سازگاری با شرایط متغیر، بسته به نوع واکنش ما می تواند کمک کننده یا آسیب زننده باشد.
چگونه می توانم استرس را از زندگی خود حذف کنم؟
همان طور که گفته شد استرس مثبت بر تازگی و ابتهاج زندگی می افزاید. همه ما با تحمل میزان معینی از استرس زندگی می کنیم. سررسیدن مهلت، رقابت ها، برخوردها و حتی ناکامی ها و نگرانی ها به زندگی ها عمق و غنا می بخشند. هدف ما حذف استرس نیست، بلکه فراگیری چگونگی اداره آن و چگونگی استفاده از آن به منظور کمک به خود است. استرس کمتر از حد، عامل خمودگی است و در ما احساس خستگی و رخوت بر جای می گذارد. از سوی دیگر استرس مفرط تنش ایجاد می کند. آنچه ما بدان نیاز داریم یافتن سطح بهینه و مطلوبی از استرس است که ما را بر می انگیزد، ولی ما را در خود غرق نمی کند.
چگونه می توانم بفهمم سطح بهینه استرس برای من چیست؟
سطح واحدی از استرس که برای همه انسان ها بهینه باشد، وجود ندارد. هریک از ما مخلوقاتی منحصر به فرد با نیازهای ویژه هستیم. بنابراین، آنچه برای یک شخص ناراحت کننده است، چه بسا برای دیگری شادی آفرین باشد. حتی وقتی ما روی ناراحت کننده بودن رویدادی خاص توافق داریم، احتمالا در واکنش های فیزیولوژی و روان شناختی به آن حادثه باهم تفاوت داریم.
شخصی که شیفته مذاکره و حل اختلاف و تحرک شغلی است، اگر شغلی یکنواخت و بدون تحرک داشته باشد در فشار و استرس قرار می گیرد، در حالی که شخصی که به شرایط ثابت علاقه مند است وقتی در شغلی قرار گیرد که وظایفش از تنوع بالایی برخوردار است ، به احتمال زیاد خود را در تنگای استرس احساس می کند. قبل از قرار گرفتن در معرض تغییرات آزارنده، این موضوع که استرس های شخصی ما چه هستند و میزان تحمل ما در برابر آن چه قدر است، به شیوه زندگی و سن ما بستگی دارد.
اکثر بیماری ها با استرس مداوم مرتبط می باشند. اگر شما علایم استرس را تجربه می کنید، و اگر استرس در سطحی فراتر از سطح بهینه استرس شما قرار دارد، باید از استرس زندگی خود بکاهید و یا توانایی مقابله و اداره استرس خود را بهبود بخشید.
چگونه می توانم استرس را بهتر اداره کنم؟
شناسایی استرس مداوم و آگاه شدن از اثرات آن بر زندگی ما، برای کاهش اثرات زیان آور آن کافی نیست. همان طور که منابع زیادی برای استرس وجود دارد امکانات بسیاری هم برای اداره آن وجود دارد . ولی آنچه بدان نیازمندیم تلاش برای تغییر است. تغییر منبع استرس و یا تغییر واکنش نسبت به آن منبع برای این منظور چه کار می توانید انجام دهید.
- <
اختلال شخصیت خودشیفته ( از علائم تا درمان):
27 مرداد 1398 نوشته شده توسط مرکز روانشناسی و مشاوره آراماختلال شخصیت خودشیفته ( از علائم تا درمان):
آیا تا حالا احساس کرده اید که طرف مقابل شما دارای شخصیت خودشیفته است؟ آیا با افرادی برخورد کرده اید که از مصاحبت و گفتگو با آنان احساس ناراحتی کنید؟ یا شاید دیگران شما را به خود شیفتگی متهم کرده اند! افراد مبتلا به اختلالات شخصیت معمولا هیچ آگاهی نسبت به مشکلات شخصیتی شان ندارند. برای مثال شخصیت خودشیفته معمولا برای درمان افسردگی اش به مشاور مراجعه می کند.
اختلال شخصیت خودشیفته یکی از انواع اختلالات شخصیت است. واژه خودشیفتگی یا نارسیسیم از نام مرد زیبا رویی به نام نارسیوس گرفته شده است که با دیدن تصویر خودش در آب، عاشق و شیفته خودش شد. این اسطوره یونانی بسیار مورد توجه دیگران بود ولی با رفتارها و بی تفاوتی هایش سبب ناراحتی دیگران می شد. در نهایت نارسیوس بعد از دیدن تصویر خودش در آب دچار غم عشق به خودش می شود و در کنار برکه از اندوه جان می سپارد.
شخصیت خودشیفته خودش را مرکز دنیا می داند، او در ذهنش از هر جهت ویژه و خاص می باشد. در واقعیت نیز اکثرا اشخاصی مشهور و موفق هستند، اما شخصیت خودشیفته خود را خیلی فراتر از آن چه واقعا هست (زیباتر، پولدارتر، موفق تر و...) می پندارد. شخصیت خودشیفته احساسات و مشکلات دیگران را نادیده می گیرد، گویی او تنها کسی است که لیاقت مورد توجه بودن را دارد.
علل ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته
بر اساس تحقیقات انجام شده هنوز علت اصلی ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته شناخته نشده است. اما مشخص شده که عوامل بیولوژیکی، اجتماعی و روانی در بروز این اختلال نقش دارند. بسیاری از روانشناسان معتقدند که اختلال شخصیت خودشیفته نتیجه تربیت غلط دوران کودکی است. ناز پرورده کردن بیش از حد و یا بر عکس مورد بی توجه بودن کودکان، منجر به بروز شخصیت خودشیفته می گردد.
کودکانی که مورد بی توجهی یا آزارو اذیت قرار گرفته اند به طور غریزی، خود محوری را برای بقای خودشان انتخاب می کنند. این کودکان فکر می کنند که تنها خودشان باید از خودشان مراقبت کنند. بنابراین خودشیفتگی نتیجه غفلت یا سو استفاده یا آسیب روحی وارد شده به کودک توسط والدین و دیگران نیز می باشد. بسیاری از صفات و ویژگی های شخصیت خود شیفته در طول مراحل طبیعی رشد رخ می دهد.
علائم اختلال شخصیت خودشیفته
<اختلال دوقطبی
افسردگی در نوجوانان به دلایل مختلفی بوجود می آید اما چنانچه حالت مزمن به خود بگیرد و نوجوان رفتارهایی غیر عادی از خود نشان دهند می تواند نشانه ابتلای او به بیماری اختلال دوقطبی باشد..
<
بررسی دلایل و علائم بی اشتهایی و پرخوری عصبی
17 تیر 1398 نوشته شده توسط مرکز روانشناسی و مشاوره آرامبررسی دلایل و علائم بی اشتهایی و پرخوری عصبی
اختلال خوردن چیست ؟ شما چه اطلاعاتی درباره این اختلال دارید؟ آیا از نظر شما اختلال خوردن می تواند مسئله جدی باشد و نیازمند پیگیری و درمان است یا خیر؟ موسسه ی ملی سلامت روان اختلال پرخوری را یک بیماری جدی توصیف کرده است که اغلب موجب مرگ می شود. اغلب کسانی که دچار این اختلال هستند از حالت غیر عادی خودشان خارج شده و نسبت به وزن و ظاهر خودشان حساس تر می شوند. اختلال خوردن به این صورت است که ممکن است فرد یا بیش از حد معمول و یا به مقدار خیلی کم اشتها به خوردن داشته باشد.
پرخوری عصبی
یکی از انواع اختلال خوردن “پرخوری عصبی” می باشد که ممکن است جان فرد را به خطر بیندازد. این بیماری روانی با اعتیاد به الکل و افسردگی ارتباط دارد . افرادی که به این اختلال دچار شده اند بعد از یک دوره پرخوری مکرر از سایز بدنشان متنفر می شوند و سعی می کنند با استفراغ یا مصرف ملین آنها را از بدنشان خارج کنند. تحقیقات نشان داده اند که زنان بیشتر از مردان اختلالات خوردن را تجربه می کنند و دچار پرخوری عصبی می شوند. طبق پژوهش های انجام شده از هر ۱۰۰ زن تقریبا ۸ نفر از پرخوری رنج می برند. که بیشتر در زنان ۱۶ تا ۴۰ ساله مشاهده می شود. علت اصلی پرخوری عصبی مشخص نیست ، ولی عوامل زیادی می تواند محرک ابتلای فرد به این اختلال باشد.
بیشتر...
حملهی پانیک میتواند منشأ ناشناختهای داشته باشد و اگر مکرراً روی بدهد معمولاً به این معنی است که فرد دچار نوعی اختلال پانیک یا اختلال وحشت زدگی است.
؛حفظ آرامش و خونسرد ماندن طی یک حملهی پانیک کار سادهای نیست و به همین علت افراد در همان مرحلهی اول سراغ دارو میروند. ما در این مطلب ده نکته به شما ارائه میدهیم تا کمکتان کنیم بدون نیاز به دارو، بر حملات پانیک غلبه کنید. با ما همراه باشید...
متاسفانه پرخاشگري به عنوان يك آسيب اخلاقي امروز در سطح جامعه و خانواده به شدت ديده مي شود، فلذا شناخت علل و راههاي درمان آن مي تواند مفيد باشد. پرخاشگري به عنوان يك آسيب اخلاقي اگر كنترل نشود مي تواند عواقب زيانباري داشته باشد. اما بد نيست اول بدانيم دقيقا پرخاشگري چيست. بعضي پرخاشگري را رفتاري مي دانند كه به ديگران آسيب مي رساند، يا بالقوه مي تواند آسيب برساند. پرخاشگري ممكن است بدني باشد، مانند لگد زدن و گاز گرفتن و يا لفظي مانند فرياد زدن و رنجاندن. طبق يك تعريف ديگر، پرخاشگري رفتاري است كه به قصد آزار كسي يا آسيب رساندن به چيزي ابراز مي شود.
پرخاشگري را بايد از جرات ورزي متمايز دانست. جرات ورزي، دفاع از حقوق يا متعلقات مانند ممانعت كودك از اين كه كسي اسباب بازيش را بگيرد، يا بيان اميال و آرزوها را در بر مي گيرد. پرخاشگري مي تواند نسبت به اشياء، حيوانات، انسانهاي ديگر يا حتي خود شخص و يا چيزي كه به عموم مردم تعلق دارد، مانند پاره كردن صندلي اتوبوس با چاقو، ابرازشود.
پرخاشگري لفظي، دست كم درسالهاي قبل از مدرسه، با افزايش سن افزايش مي يابد. كودكاني كه درسالهاي اوليه پرخاشگر هستند به احتمال زياد در بزرگسالي و جواني هم پرخاشگرخواهند بود و كودكاني كه پرخاشگرنيستند، به احتمال زياد در بزرگسالي هم پرخاشگر نخواهند بود. پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند وپسرها بيش ازدخترها پرخاشگري بدني و لفظي دارند. براي دخترها ظرافت و لطافت به جاي خشونت پسنديده تر تلقي مي شود. از اين رو، در دوره دوم كودكي، پسرها به مراتب خشن تر و ستيزه جوتر از دخترها هستند.
نگرانی...
امروزه نگرانی جزء جدایی ناپذیر زندگی شده است. ما در عصر نگرانی زندگی می کنیم. لازم نیست به اخبار گوش دهید تا نگران شوید، همه چیز در زندگی می تواند به نگرانی ما دامن بزند. ما مدام نگران مسائل تحصیلی، وضع مالی، سلامتی خود و اطرافیان مان، روابط خود با دیگران و غیره هستیم. جالب توجه اینکه ما حتی گاهی نگران نگرانی های مان می شویم. نگرانی های مزمن به مشکلات جسمانی مثل سردرد، کمر درد، ناراحتی معده و بی خوابی منجر می شود و از طرفی به اختلالات خلقی و اضطرابی می انجامد. فرد دچار نگرانی، آسیب پذیر و تحریک پذیر است. در روابط صمیمانه مشکل می آفریند، کارایی تحصیلی و شغلی نامطلوبی دارد، در انجام دادن کارها تعلل می کند، از فعالیت های لذت بخش دوری می کند و سرانجام نگرانی مفرط بر تمام ابعاد زندگی فرد چنبره می اندازد.
درک نگرانی
<تنش زدایی از زندگی روزمره
زمانی که استرس و اضطراب به صورت موجی فزاینده در شما ظاهر شود، بسیاری از ابعاد زندگی تان را تحت تاثیر قرار می دهد. از آن جا که در محیط کار تحت فشار بوده اید، زمان کم تری برای رسیدگی به خانواده ، خوردن و خوابیدن دارید. هرچند که می دانید این کار اشتباه است، باز هم آن چنان در چنگ حوادث محل کار خود اسیر شده اید که احساس می کنید نمی توان در خانه از غذا فرار نکرد و یا در یک ساعت غیر عادی به بستر خواب نرفت. در نتیجه، زندگی سرشار از استرس و اضطراب، یک عادت یا حتی یک اعتیاد می شود. بنابر این آن را طبیعی می انگارید و باز هم کارهایی می کنید که مخرب سلامت و شادابی شماست. با این که بدن شما برای مدتی کوتاه در مقابل این بار عظیم، مقاومت قابل توجهی می کند، پس از چندی شروع به بروز واکنش منفی در مقابل فشارهایی می نماید که شما بر خود حمل می کنید. وقتی که در اثر بار کارهای بیش از حد بدنی، ذهنی یا احساسی خود را به مرز کوفتگی و خستگی مفرط می رسانید، انرژی خود را آن قدر تخلیه می کنید که اکنون باید بدون ذخیره انرژی بدوید. جبران این خسران، ماه ها و گاه سال ها وقت می خواهد. پس ، منطقی است که اجازه ندهیم سررشته امور از دستمان خارج شود.
خدمات ارایه شده به سازمانها
ساعت کاری ما :
- شنبه - چهارشنبه :صبح 9:00 - 14:00 بعدظهر 16:00 - 21:00
- پنجشنبه: صبح 9:00 - 14:00